جستجو
-
۱تصویر
صلح نامه نظام الدوله و لطفعلی خان ناصر السلطان، ۱۳۱۹ ق
لطفعلی خان ناصرالسلطان ادعا کرده است که حقوق موروثی او از بابت ترکه حاج فتحعلی خان بیگلربیگی و حاجیه شاهزاده خانم، والده بیگلربیگی، در تصرف حاج نظام الدوله است و این مصالحه به منظور رفع اختلاف و دعوای آنان صورت گرفته است. مال المصالحه شش دانگ قریه بیلویردی از محال بدوستان به اضافه چهاردانگ قریه هلان از محال قراجه داغ می باشد.
-
۱تصویر
صلح نامه حوری نساء خانم و امین الممالک، ۱۳۱۸ ق
حوری نساء خانم، دختر کربلایی خان بابا نوجه دهی، یک پانزدهم ملک موروثی پدری اش، از جمله شش دانگ قریه مزبوره، را با توابع شرعی و لواحق عرفی در مقابل مبلغ دوازده تومان و پنج هزار دینار رایج قران جدید الضرب سکه مظفرالدین شاهی بیست و چهار نخودی به امین الممالک با شرط اختیار فسخ مصالحه کرده و نصف مبلغ را فی المجلس دریافت کرده است. در حاشیه آمده است که حوری نساء خانم دعاوی غبنی خود را آگاهانه در عوض دو تومان و پنج هزار دینار رایج قران جدید الضرب بذل و مصالحه کرده که در همان مجلس پرداخته شده است.
-
۲تصویر
صلح نامه زهرا بیگم و ملک محمد، ۱۳۲۰ ق
زهرا بیگم خانم، دختر حاجی میرزا محمد، سهم الارث خود را از نیم دانگ از شش دانگ قریه کوه دل از اراضی دیمی و آبی و هر چه به قریه تعلق دارد در عوض مبلغ شصت و هفت تومان رایج ضربی جدید ۲۴ نخودی از قرار یک هزار دیناری به ملک محمد، پسر حاجی زین العابدین، مصالحه کرد (۲۲ ذیقعده ۱۳۲۰ ق). در تاریخ ۲۴ ذیقعده ۱۳۲۰ ق حاجی ملک اقرار کرده که تمام موارد مندرج در سند را در مقابل شصت و هفت تومان به مشهدی سید رضا منتقل کرده است.
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: نویسنده به همراه آقا میرزا رفیع خان و میرزا محمد آقا و اعتصام الممالک به قریه مایان و سپس علی شاه رفتهاند، اما صاحب خانه دیگر به ایشان اجازه بازگشت نمیدهد و خواسته تا پایان ماه جمادیالاول بمانند و علیرغم اصرار نویسنده به هیچ وجه قبول نمیکند؛ این نامه را برای رفع نگرانی نوشته و اطلاع داده که بر خلاف میل خود مجبور شده آنجا بماند؛ در خاتمه عرض سلام اهل خانه به مخاطب سرکار علیه عالیه آقا باجی.
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: احوالپرسی و دعاگویی برای سلامتی مخاطب و تأکید بر این که نویسنده در همه حال به یاد و فکر مخاطب است و همیشه درحال انجام دادن اوامر و دستورات وی میباشد؛ اشاره به ازدواج دختر محتشم الملک و پسر امجد السلطنه در روز جمعه ۲۵ ماه با حضور شاهزاده بشیرالدوله رئیس تلگرافخانه؛ و این که شش دانگ قریه جیران را هم مهریه قرار دادهاند؛ در خاتمه تقاضای فرستادن نامه و دادن خبر سلامتی و ابلاغ عرض سلام موفق الممالک.
-
۴تصویر
نامه حبیب الله به عمید لشکر
پاکت خطاب به عمید لشکر با مهر حبیب الله (تاریخ روی مُهر ۱۳۲۸) و نامه با مهر حبیب الله که محتوای آن به شرح زیر است: اشاره به برواتی که با ضمانت کربلایی بهرام است و مشکلی که در این خصوص پیش آمده و از مخاطب خواسته که از وزیر سابق مالیه در این مورد سؤال کند که تکلیف معین شود؛ عرض سلام به علیه عالیه مشهدی خانم؛ گلایه از رفتاری که عمید لشکر با رعیت زاویه کرده است و مطالبی در این خصوص.
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: اشاره به وضعیت رعایا در روستاهای سیس، امیر زکریا و ملک زاده؛ اینکه نویسنده بدون هیچ چشمداشتی برای رضای خدا کارش را انجام میدهد. روستاییان هر چه داشته فروختهاند و مشکلات زیادی از بابت خورد و خوراک آنها پیدا شده است و توضیحاتی در پاسخ به مخاطب که خواسته برای آنها آش پخته شود.
-
۱تصویر
صلح نامه سکینه سلطان خانم و مادرش گوهرتاج خانم، ۱۳۲۲ ق
سکینه سلطان خانم، دختر عبدالعلی خان سلطان، نیم دانگ ملک از شش دانگ قریه آقداغ سفلی را در عوض مبلغ پنج تومان رایج قران جدید ۴۸ نخودی وزناً و دو هزار خرجاً و مبلغ چهارصد و بیست تومان نقد در عوض یک طاقه شال امیری به مادر خود، گوهر تاج خانم، با شرط اختیار فسخ منتقل کرد.
-
۱تصویر
نامه به عمید لشکر
نامه احتمالا از منتصرلشکر که محتوای آن به شرح زیر است: احوالپرسی؛ سؤال درباره دریافت قبض مواجب سیچقان ییل از میرزا ابوالقاسم خان، برادرزاده نظام السلطنه؛ درباره تیول عمید لشکر؛ درباره وکیل باشی که سهم خود را به حاج محمد علی فروخته است؛ گرفتن قباله سهم محمد خان از قریه زاویه؛ ابلاغ سلام به والده مقامی زن داداش و همشیرهها؛ و درخواست برای نوشتن احوالات عضمت [عظمت] خانم برای رفع نگرانی، و همچنین نوشتن درباره وضعیت مخاطب و درس او.
-
۲تصویر
نامه به عمید لشکر
پاکت خطاب به نور چشم مکرم عمید لشکر لشکر نویس، تاریخ ۵ شوال؛ نامه از طرف عمه عمید لشکر که محتوای آن به شرح زیر است: درباره نگرانیاش از وضعیت و سلامتی دخترش، صغرا، که از سه چهار سال پیش که او را بردهاند [ازدواج کرده است] و خبری از او ندارد؛ از او میخواهد تا زنی از رعیتهای چیبنی یا زاویه را همراه معصوم و محمد علی بفرستد تا صغرا را ببیند؛ اینکه او و شوهرش را راضی کند که او را به تبریز بیاورد تا او راببیند یا به یکی از دهات چهاراویماق ببرند که مخاطب بتواند بر آنها نظارت داشته باشد، و در هرصورت از سلامتی او خبر بگیرد. در حاشیه منتصر لشکر خواسته همشیره خود را تکرار کرده و گفته اگر بتوانید...